|
از 1388
|
یکی از آشنایان به خاطر چشمهاش از سربازی معاف شد، یکی دیگه گوشهاش مشکل داشت، یکی از دوستام به خاطر دندونهاش دنبال کارهای معافیشه، یکی دیگه تک کلیه از آب درآمد، یکی گلاب به روتون مشکل گوارشی داره، یکی کبدش پوسیده، یکی پای سمت چپش چهارانگشتیه، تازه یکی هم دور از جون سرطان سینه گرفته معاف شد (میگن!).
خداروشکر که من سالمم، ملت چه درد و مرض هایی داشتن من بی خبر بودما.... مردم .. همچین توو دار!
سفید برفی و هفت کوتوله، سیندرلا، بامبی، صدویک سگ خالدار، آلیس در سرزمین عجایب، شمشیر در سنگ، پینوکیو، ماجراهای وینی پوه، پیتر پن افسانه ای، گربه های اشرافی، دامبو، لیدی و ترمپ، کتاب جنگل، رابین هود، هایدی، زیبای خفته، پری دریایی، کابوس قبل از کریسمس، دیو و دلبر، علاءالدین، داستان اسباب بازی ها، شیرشاه، آناستازیا، هرکول، گوژپشت نتردام، مولان، مورچه ای به نام زی، پرنس مصر، یوسف شاه رویاها، تارزان، پوکاهانتس، آتلانتیس فرمانروایی گمشده، تیتان، جاده ای به سوی الدورادو، السید، شکارچی خون آشام، ... .
wtf man ?
درست زمانی که به این نتیجه رسیدم هیچ کس ارزش عشق من رو
نداره، عاشق شدم، عاشق کسی که براش خیلی مهمم و هیچ وقت بهم دروغ نمیگه، همیشه سر
حرفش هست، هیچ وقت تنهام نمیذاره، گاهی اوقات واسم هدیه میخره، به هر بهانه ای
دوست داره شاد باشم، از همه راز و رمزهای زندگیم خبر داره، اهل مطالعه است، کتاب
میخره، ظاهرم رو از مدل مو گرفته تا لباس همینجور که هست دوست داره، فقط واسه ی اون
به خودم میرسم، همیشه دوست دارم پول هام رو براش خرج کنم، غم و شادیمون مشترکه، به
سلامتیش اهمیت میدم، خوب بخوابه، خوب بخوره، سرما نخوره، صورتش توسط حشره مادر به
خطا گزیده نشه، واسش نثر عاشقانه می نویسم، دعوتش میکنم با هم فیلمای کمدی رمانتیک
و یا عاشقانه ی کلاسیک تماشا کنیم، نه نمیگه، هیچ وقت قهر نکردیم اگر هم موردی بوده
خیلی زود آشتی کردیم، در لحظات سخت و تصمیمات بزرگ زندگی تکیه گاه هم بودیم. خب کی بهتر از خودم؟ دو روزی میشه که عاشق خودم شدم.