|
از 1388
|
ببینید چی پیدا کردم از لا به لای وسیله های قدیمی .
درست یادمه که این مجسمه ی کوچولو رو 12 سال پیش از مغازه ی لوازم خانگی سر خیابون که مجسمه و دکوری هم می فروخت خریدم البته نه به همین راحتی ، هر روز هر روز هم که نه ولی هر دفعه که داشتم از سر مغازه رد می شدم مثل توی این فیلم ها که بچهه از پشت شیشه مغازه با حسرت خیره می شه به دوچرخه می ایستادم و به این مجسمه ی نازنین که البته بین بقیه ی لوازم خانگی و مجسمه های بزرگ و خوشگل گم شده بود زُل می زدم .. انگاری با اون قیافه های معصومشون به من نگاه می کردند ، چشماشون و درشت می کردند و می گفتند که ما رو بخر..! قیمتش فقط 500 تومان بود همین ، ولی خب اون موقع مثل الان نبود که یه بچه 8 ساله انقدر پول داشته باشه که منو با تمام لباسام یه جا بخره اونم نقداً .!
خلاصه ریزه ریزه پول جمع کردیم و رفتیم خریدیم .
می بینید از همون موقع چه روحیه ی لطیفی داشتم .![]()